به گزارش شهرآرانیوز، قطعا نوشتن از معصوم سخت است و هر چه بنویسیم باز هم حق مطلب را درباره شخصیت این عزیزان الهی ادا نمیکند. فردا روز وفات تنها خواهر امام رئوف و پناه مومنان و محبان علی بن موسی الرضا (ع) در مشهد است.
خواهری که همچون برادرش عالمه است و محدثه و معصومه. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار درباره محبت و علاقه امام رضا (ع) نسبت به خواهرش، حضرت معصومه (س)، فرموده است: «هرکسی که خواهرم معصومه (س) را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است.»
حضرت معصومه (س) اول ذی القعده سال ۱۷۳ ه. ق در مدینه منوره به دنیا آمد و تنها ۶ سال در سایه پر مهر پدر زندگی کرد.
حضرت معصومه (س) در خانوادهای که سرچشمه علم و تقوا بود، متولد شد و دختری ممتاز در خاندان عصمت و طهارت بود. بعد از شهادت امام موسی کاظم (ع)، امام رضا (ع) سرپرستی و رسیدگی به امور خواهران و برادران خود را بر عهده داشت.
این رسیدگی تا اندازهای بود که هر کدام از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامهای بالای علمی و دینی رسیدند. اما از آنجایی که حضرت معصومه (س) خواهر تنی امام رضا (ع)، مورد توجه ویژه آن حضرت قرار گرفت و علم الهی که داشت ظهور و بروز پیدا کرد. به طوری که بعد از امام رضا (ع)، حضرت معصومه (س) بالاترین درجه علم و تقوا را در میان فرزندان امام موسی کاظم (ع) دارد.
حضرت معصومه (س) از نظر مقام علمی و کمال روحی به آنجا میرسد که پدرش او را به «فداها أبوها» مدح میکند: روزی جمعی از شیعیان وارد مدینه میشوند وتعدادی پرسش از خاندان امامت داشتند، ولی هیچ کدام از بزرگواران را نمییابند؛ چرا که امام موسی کاظم علیه السلام در سفر بود و امام رضا علیه السلام نیز در مدینه تشریف نداشت.
مسافرانِ خسته، غمگین بودند از اینکه نتوانسته بودند خدمت امام برسند و مجبور بودند دست خالی به وطن بازگردند. حضرت معصومه علیها السلام که در آن هنگام هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، از دیدن غم و اندوه این مسافران سخت متأثر میشود؛ لذا پاسخ پرسشهای آنها را نوشته، به ایشان میدهد.
شیعیان با سرور و شادی مدینه راترک میکنند و در بیرون مدینه با امام کاظم علیه السلام مواجه شده، شرح ماجرا را میگویند و دستخط حضرت معصومه علیها السلام را خدمت امام موسی کاظم علیه السلام نشان میدهند. امام موسی کاظم علیه السلام بسیار مسرور گشته، میفرماید: فداها أبوها.
یکی از موارد مورد پرسش در مورد حضرت معصومه (س) مجرد ماندن آن حضرت تا زمان شهادت یعنی سن ۲۸ سالگی است. گفته میشود دلیل تاخیر ازدواج حضرت معصومه (س) در روایتها این گونه آمده است که، چون کسی هم شأن آن عالمه و محدثه نبود، امکان ازدواج هم فراهم نشد.
البته با توجه به خفقان و شرایط ظلم و استبداد آن زمان به خصوص درباره خانواده امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) این موضوع بعید به نظر نمیرسد که حتی فردی جرات خواستگاری از حضرت را داشته باشد.
شخصیت و جایگاه حضرت معصومه (س) نزد امامان معصوم هم دوره ایشان که پدر و برادرشان بودند، بسیار بالا بود. عالمه بودن، محدثه بودن، تقوا و پاکدامنی آن حضرت برای همه شیعیان مسلم است.
این نکته در مورد آن حضرت مشخص است که مانند حضرت زینب (س) بدون اینکه کسی به او علم آموخته باشد و تنها از سوی خدا دارای علم بسیار بود.
به طوریکه تقریبا بیست و دو سال سن داشت که صاحب دانش و فضیلتی شده بود که بسیاری از علمای بزرگ اسلام و شیعه، پرسشهای خود را با او مطرح میکردند.
در تمام طول تاریخ هم حرم مطهرش پایگاه و محور توسعه و ترویج علوم اهل بیت (ع) بوده است. در عین حال ویژگی ممتاز آن حضرت، مجاهده بودن است که مانند مادر بزرگوار خود، حضرت فاطمه زهرا (س)، جان خود را برای دفاع از ولایت و امام زمان خود به خطر انداخت.
در سفر حضرت معصومه (س) به ایران، چهار نفر از برادران و حدود ۴۰ نفر از مردان که همگی از برادرزادهها و اقوام بودند، حضرت معصومه (س) را همراهی میکردند.
کاروان آنها از شهرها و مناطق متمدن ایران عبور میکرد تا فرصت آشنایی ایرانیها با خاندان اهل بیت علیهم السلام فراهم شده و آن بزرگان بتوانند اسلام اصیل را به ایرانیها معرفی کنند. در واقع مسیر حرکتی که آنها طی کردند، برای مقابله با نهضت شعوبیه بود تا شک و تردید نسبت به اسلام و رسالت پیامبر خدا (ص) از دل مردم ایرانیها از بین برود.
ماجرای وفات حضرت فاطمه معصومه (س) یک سال پس از ورود امام هشتم شیعیان به خراسان، برای زیارت ایشان از مدینه به مرو عزم سفر کرد، اما همین که کاروان آن حضرت وارد ساوه شد، سربازان حکومت به کاروان حمله کرد و در این درگیری تمام اعضای کاروان، شهید یا متواری شدند.
حضرت معصومه (س) هم همراه با دو کنیز، یک خادمه و سه نفر از خواهران خود به نامهای فاطمه صغری، خدیجه خاتون و میمونه تنها ماندند. به ظاهر، چون این افراد زن بود، ماموران حکومت آنها را به شهادت نرساندند.
در همین موقع گروهی از شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام که خبر ورود کاروان حضرت معصومه (س) را شنیده بودند، برای استقبال از ایشان به ساوه رفتند تا آنها را به قم دعوت کنند. اما زمانی به کاروان رسیدند که همه شهید یا متواری شده بودند. به این ترتیب حضرت معصومه (س) را که آن زمان حدود ۲۸ ساله بود به شهر قم رساندند.
حضرت معصومه (س) که از پدر بزرگوار خود، امام موسی کاظم (ع)، درباره شرافت و میهماننوازی مردم قم بسیار شنیده بود، در این شهر توقف میکند. چون حوادث و مشکلاتی که پیش آمد سبب بیماری آن حضرت شد و قصد داشت پس از بهبود راهی خراسان شود. اما پس از ۱۷ روز در دهم ربیع الثانی سال ۲۰۱ قمری در این شهر از دنیا میرود.